خـــــاطـــــرات

  ورق زدم دفتر خاطـــــــــــــــراتـــــمو اسمتو دیدم بازم گریم گرفــــت

صفهاش خیس شدو این قلـــــــــب صبور اینجا بود که دیگه آروم نگرفت

مرهـــــــــــــــــــم زخمای کهنه و عمیق نمیدونم کی تورو ازم گرفت

اون همه آررزوها یادش بخیر عشقمون بهونه ی رسیدن گرفــــــــت

جای اشکام روی گونـــــــــــم سنگینه هنوز حرفات به قلبـــم میشینه

یاد چشمات رو قلبم آتیشه دلـــــــــم با این همه درد آروم نمیشــــــــه

یه نفر کنج اتاق کـــــــز میکنه اونی که هر شب بهــــــــــونتو گرفت

یه نگاه به دستهای خالــــی میکرد اما نه هیچ کسی جاتو نگرفـــــت

جای اشکام روی گونـــــــــــم سنگینه هنوز حرفات به قلبـــم میشینه

ترجمه متن آهنگ پارک جونگ مین(ss501)

فقط منم که اینقدر زیاد دلم واست تنگ میشه؟

یه همچین عکس کوچیکی رو

آیا فقط منم که نمیتونه کنار بذاره٬وای عشقم

عزیزم برگرد به سمتم٬عشق من

فقط من تنها بودم؟ ما... عشق

 

کجایی؟هنوز دنبالت می گردم

اگه امکان داشت زمان به عقب برگرده٬شاید اون وقت اینقدر عاشقت نمی شدم

 

توی خاطراتت جایی برای من نیست؟توی قلبت جایی ندارم؟

بازم فقط منم؟تو هیچ وقت دوستم نداشتی؟

 

فقط منم که اینقدر زیاد دلم واست تنگ میشه؟

این خاطرات کوتاه رو

آیا فقط منم که نمیتونه کنار بذاره٬وای عشقم

عزیزم برگرد به سمتم٬قلب من

فقط من تنها بودم؟ ما... عشق

 

فقط منم که دلتنگت میشم؟

تا نیمه های شب بیدار می مونم و بهت فکر می کنم

سعی می کنم ازت متنفر بشم٬ولی دوباره شوق داشتن تو میاد سراغم

 

آیا فقط منم که اینقدر اشک می ریزم و احساساتم جریحه دار میشه؟

وقتی این همه به عشقت نیاز دارم؟

فقط منم که امیدوارم دوباره برگردی؟وای عشقم

عزیزم برگرد به سمتم٬عشق من

ما میتونیم از نو شروع کنیم٬عشقمون رو

تو برمی گردی..مگه نه؟ تو ... من

خـــــیـــــلـــــی تـــــنـــــهـــــام

 یه روز بهم گفت: می‌خوام باهات دوست باشم؛ آخه می‌دونی؟! من اینجا خیلی تنهام


بهش لبخند زدم و گفتم : آره می‌دونم! فکر خوبیه!من هم خیلی تنهام


یه روز دیگه بهم گفت: می‌خوام تا ابد باهات بمونم؛ آخه می‌دونی؟! من اینجا خیلی تنهام


بهش لبخند زدم و گقتم: آره می‌دونم! فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام


یه روز دیگه گفت: می ‌خوام برم یه جای دور، جایی که هیچ مزاحمی نباشه بعد که همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام


بهش لبخند زدم و گفتم : آره می‌دونم فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام


یه روز تو نامه‌ش نوشت:من اینجا یه دوست پیدا کردم !اخه میدونی؟!من اینجا خیلی تنهام


براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:آره می‌دونم فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام


روز بعد نوشت: من این دوستمو خیلی دوسش دارم آخه می‌دونی؟! من اینجا خیلی تنهام


براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم : آره می‌دونم فکر خوبیه!من هم خیلی تنهام


یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت: من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم! آخه می‌دونی؟! من اینجا خیلی تنهام


براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم:آره می‌دونم! فکر خوبیه! من هم خیلی تنهام


حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم


ولی چیزی که نمی دونه اینه که


من هنوزم
……..خیلی تنهام

دروغـــــه

این دوستی ها دروغه

این حرفای عاشقونه دروغه

هرکی میگه دوست دارم خیلی زیاد دروغه

هر کی میگه عاشقتم خیلی زیاد دروغه

یکی نازو خوشگله یکی زشت و بی وفا

من همون نازک دلم ولی تو سنگ دلت

وقتی رفتی از برم غم اومد و زد به دلم

برو دیگه شناختمت برو دیگه شناختمت

ریشه غمو توی دلم تو کاشتی

دیدی رفتیو تنهام گذاشتی

تو توی سینه دل نداشتی

بازم رفتی و تنهام گذاشتی

کجا رفتیو تنهام گذاشتی

یکی داره با دل میره یکی داره از سفر میاد

تو همون مسافری ولی من چشم انتظار

روز اول که دیدمت گفتی بهم دوستم داری

اما حالا که مینینمت میگی که دوستم نداری

دنیای این روزای من!!!!!!

دنیای این روزای من هم قد تنپوشم شده...

اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده!!!

دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده

تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده!!!

هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن میکنم

آینده این خونه را با شمع روشن میکنم...

در حسرت فردای تو تقویمو پر می کنم

هر روز این تنهایی رافردا تصور میکنم!!!

هم سنگ این روزای من تنها شبم تاریک نیست

اینجا بجز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست...

هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن میکنم

آینده این خونه را با شمع روشن میکنم

دنیای این روزای من هم قد تنپوشم شده...

اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده!!!

دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده

تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده...

دلم برای کسی تنگ است

دلم براي کسي تنگ است که دل تنگ است…


دلم براي کسي تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هديه مي دهد …


دلم براي کسي تنگ است ه با زيبايي کلا مش مرا در عشقش غرق مي کند…


دلم براي کسي تنگ است که تنم آغوشش را مي طلبد …


دلم براي کسي تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را مي طلبد…


دلم براي کسي تنگ است که سرم شانه هايش را آرزو دارد…


دلم براي کسي تنگ است که گوشهايم شنيدن صدايش را حسرت مي کشد …


دلم براي کسي تنگ است که چشمانم ، چشمانش را مي طلبد …


دلم براي کسي تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…


دلم براي کسي تنگ است که اشکهايم را ديده…


دلم براي کسي تنگ است که تنهاييم را چشيده…


دلم براي کسي تنگ است که سرنوشتش همانند من است…


دلم براي کسي تنگ است که دلش همانند دل من است…


دلم براي کسي تنگ است که تنهاييش تنهايي من است…


دلم براي کسي تنگ است که مرهم زخمهاي کهنه است…


دلم براي کسي تنگ است که محرم اسرار است…


دلم براي کسي تنگ است که راهنماي زندگيست…


دلم براي کسي تنگ است که قلب من براي داشتنش عمرها صبر مي کند…


دلم براي کسي تنگ است که دوست نام اوست…


دلم براي کسي تنگ است که دوستيش بدون (( تا )) است…


دلم براي کسي تنگ است  که دل تنگ دل تنگي هايم است…

دلـــــم خـــــواســـــت

اگر دیوانگی کردم دلم خواست ز خود بیگانگی کردم دلم خواست

اگر که اعتماد چشم بسته به خصم خانگی کردم دلم خواست

اگر تا اوج خودسوزی پریدم نظر کرده به بال عشق بودم

اگر لب تشنه از دریا گذشتم به دنبال زلال عشق بودم

به غیر از من خود خوش باور من کسی منت نداره بر سر من

كسی حال مرا هرگز نفهمید دلیل گریه هایم را نپرسید

گناه عالمی را بردم از یاد گناهم را کسی بر من نبخشید

کسی بر حلقه این در نکوبید من و شب پرسه های تلخ تردید

در آن دریای بی پایان ظلمت صدای یار بیداری نپیچید

در آن تنهایی بی رحم و ممتد به دلداری کسی از در نیامد

من تنهای من تنها کسی بود که هر شب در اتاقم پرسه میزد

اگرچه از شما خانه خرابم دچار یاوه های بی جوابم

به خود اما به آنهایی که باید بدهکاری ندارم بی حسابم

پشیمان نیستم از آنچه بودم پشیمان نیستم از ماجرایم

همین هستم همین خواهم شدن نو اگر بار دگر دنیا بیایم

شـــــکـــــایـــــت

این روزا که شهر عشق خالی ترین شهر خداست
خنجر نامردمی حتی تو دست سایه هاست
وقتی که عاطفه رو می شه به آسونی خرید
معنی کلام عشق خالی تر از باد هواست

اما من که آخرین عاشق دنیام
ماهی مونده به خاکو اهل دریام
از همه دنیا برام یه چشمه مونده
چشمه ای به قیمت همه نفس هام

از همینه که همه عمرمو مدیون تو ام
تویی یه عزیز تر از عمر دوباره ای برام
بی نیازی به تن قلندرم تنها لباسه
اما دستام به ضریح تو دخیل التماسه

خسته و زخمی دست آدمکهای بدم
پشت پا به رسم بی بنیاد این دنیا زدم
من برای گم شدن از خود و غرق تو شدن
راه دور عشقمو پیمودم اینجا اومدم

دست خودم نيست

اگر مي بيني عاشق تو هستم ، ديوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگي من تو شده اي به خدا بدان که اين دست خودم نيست!

اگر ميبيني
چشمانم در بيشتر لحظه ها خيس است و دستانم سرد است و اگر ميبيني همه لحظه
هاي دور از تو بودن اينهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که اين دست خودم
نيست!


دست خودم نيست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم ميبينم و به ياد تو مي باشم.


دست خودم نيست که دوست دارم هميشه در کنارت باشم ، دستانت را بگيرم ، بر لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگيرم!


به خدا دست خودم نيست که هر شب به آسمان نگاه مي اندازم و ستاره اي درخشان را ميبينم و به ياد تو مي افتم!


دست خودم نيست که هر سحرگاه به انتظارت مينشينم تا در آسمان دلم طلوعي دوباره داشته باشي

دلتـــــنـــــگـــــم

نمی دانی چه دلتنگم

 


چه بی تابم

 


چه غمگینم چه تنهایم

 


تو را هر شب صدا کردم

 


نمی بینی نمی خوابم

 



بیا تا باورت گردد

 


که بی تو کمتر از خاکم

 


ولی با تو به افلاکم

 



بیا با آرزوهایم

 

 


بسازم خانه ای در دل

 


سراغم را نمی گیری

 


مگر بیگانه ای با دل؟

گـــــنـــــاهـــــم را بـــــبـــــخـــــش

اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیم

 

 

         و یا از روی خود خواهی فقط خود را پسندیدم

 

 

اگر از دست من در خلوت خود گریه کردی

 

 

         اگر بد کردم و هرگز به روی خود نیاوردی

 

 

گناهم را ببخش

 

 

       اگر تو مهربان بودی ومن نا مهربان

 

 

اگر زخمي چشيدي گاه گاهي از زبان من

 

 

      اگر آزرده خاطر گشتي از لحن بيان من

 

 

گناهم را ببخش

 

 

     اگر برای دیگران بهاری سبز وبرای تو خزان بودم

 

 

گناهم را ببخش

 

 

    پشیمانی که هستی سالها هم آشیان من

 

 

گناهم را ببخش...!

یک سوال از خدا

از: خدا پرسيدم:خدايا چطور مي توان بهتر زندگي کرد؟

 خدا جوب داد:گذشته ات را بدون هيچ تاسفي بپذير،با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس براي آينده آماده شو.ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .شک هايت را باور نکن و هيچگاه به باورهايت شک نکن.

زندگي شگفت انگيز است فقط اگربدانيد که چطور زندگي کنيد.

یـــــادمـــــان بـــــاشـــــد

  یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم

گرچه در خود شکستیم صدایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد

طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم

نگذار غروب این جمعه هم دلتنگت بمانیم

 تو همون حس غریبی که همیشه با منی

تو بهونۀ هر عاشق، واسه زنده بودنی

 

تو امید انتظاری، تو دلای نا امید

مثه دیدن ستاره، تو شبای ناپدید

 

چه غریبونه گذشتن، جمعه های سوت و کور

هنوز اما نرسیدی، ای تجلی ظهور...

 

با تو ام، با تو که گفتی، تکیه گاه عاشقایی

میدونم یه دنیا نوری، ساده ای، بی انتهایی

 

مثه لالایی بارون، تو کویر بی صدایی

تو خود عشقی، میدونم، ناجی فاصله هایی...

 

تو همون حس غریبی، که همیشه با منی

تو بهونۀ هر عاشق، واسه زنده بودنی

 

تو امید انتظاری، تو دلای نا امید

مثه دیدن ستاره، تو شبای ناپدید

 

عمریه دلم گرفته، گله دارم از جدایی

غایب همیشه حاضر، تو کجایی، تو کجایی

 

تـو کجایی ، تــــو کجایی . . .

بـــــی مـــــعـــــرفـــــت

جز با تو دل را عاشق فردي نكردم

با هيچكس غير از تو همدردي نكردم

باچهره گرم و بهارين تو اي گل

چون سيلي باد خزان سردي نكردم

كنج اتاق شعر با يادت نشستم

در كوچه‌هاي هرزه ولگردي نكردم

با آنكه آزردي دلم را و شكستي

آن بي وفائيها كه مي‌كردي نكردم

تندي نمودي و جفا كردي و رفتي

بي‌معرفت! من با تو نامردي نكردم

دلـــــم گـــــرفـــــتـــــه

دلم گرفته آسمون نميتونم گريه کنم 



  شکنجه ميشم از خودم نميتونم شکوه کنم 



 انگاري کوه غصه ها رو سينه من امده 



آخ داره باورم ميشه خنده به ما نيومده



 دلم گرفته آسمون از خودتم خسته ترم 


 تو روزگار بي کسي يه عمر که دربدرم



 حتي صداي نفسم ميگه که توي قفسم 



  من واسه آتيش زدن يه کوله بار شب بسم 



  دلم گرفته آسمون يکم منو حوصله کن



   نگو که از اين روزگار يه خورده کمتر گله کن 



   منو به بازي ميگيره عقربه هاي ساعتم 



  برگه تقويم ميکنه لحظه به لحظه لعنتم 



 آهاي زمين يه لحظه تو نفس نزن 


 نچرخ تا آروم بگيره يه آدم شکسته تن


مـــــد زمـــــونـــــه

مد شده تو زمونه
بی وفایی ارزونه
دلا می شكنه اسون
غم می یاره فراوون
محبتها كم شده
قلبها همه سنگ شده
حروم شده عاشقی
مجنون نمی شه كسی
عشق رفته تو قصه ها
جاش اومده غصه ها
گذشت رفته از یادها
بی رحم شدن ادما

دروغـــــه

این دوستی ها دروغه

این حرفای عاشقونه دروغه

هرکی میگه دوست دارم خیلی زیاد دروغه

هر کی میگه عاشقتم خیلی زیاد دروغه

یکی نازو خوشگله یکی زشت و بی وفا

من همون نازک دلم ولی تو سنگ دلت

وقتی رفتی از برم غم اومد و زد به دلم

برو دیگه شناختمت برو دیگه شناختمت

ریشه غمو توی دلم تو کاشتی

دیدی رفتیو تنهام گذاشتی

تو توی سینه دل نداشتی

بازم رفتی و تنهام گذاشتی

کجا رفتیو تنهام گذاشتی

یکی داره با دل میره یکی داره از سفر میاد

تو همون مسافری ولی من چشم انتظار

روز اول که دیدمت گفتی بهم دوستم داری

اما حالا که مینینمت میگی که دوستم نداری

فـــــداکـــــاری

می گن دلت دیگه برام تنگ نمی شه
چشمای مهربونتم دیگه برام از جنس بارون نمی شه
می گن از وقتی اومدی قلبتو دادی به كسی
اون كیه كه زندگیتو به پای حرفاش می زاری
عهدی كه بسته بودیمو چه زود شكستی نازنین
قول و قرار و حرفامون یادت رفته ای بهترین
طفلكی این دل من هم عاقبت تلخی داره
چه سرنوشت شومی و چه بخت تاریكی داره
عیب نداره عزیزكم الهی كه خوشبخت بشی
به پای اونكه دوست داری بمونی وعاشق باشی

قـــــســـــمـــــت نــــــشـــــد

قسمت نشد با هم باشیم
باید از عشق دست بکشیم
باید به جرم عاشقی
همدیگرو رها كنیم
اگه تو سرنوشت تو
جایی برای من نبود
پس عشقی كه مثل یه گل
تو قلب ما رویید چه بود
قانون عشق جدایی نیست
دوری و بی قراری نیست
قانون عشق رسیدنه
برای هم جون دادنه
چرا باید دل بكنیم
وقتی كه عاشق همیم
چرا باید بگذریم از هم
وقتی كه همنفسیم

رد پـــــا

مهم نیست کف پات رو شسته باشی یا نه حتی مهم نیست که کف

پات نرمه یا زبر.مهم اینه که وقتی پاتوتوزندگی کسی میذاری

و از زندگیش عبور میکنی وقتی که مهلتت تموم شد و فقط ردپات

موندآونقدراون رد پا خواستنی باشه که به کسی اجازه نده پاهاش

                   رو روی رد پات بذاره